پرسش درباره امکان عشقورزی واقعی برای فردی که درگیر اعتیاد است، یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از خانوادهها و شرکای عاطفی است. اعتیاد نه تنها جسم و روان فرد را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه ریشههای عمیق روابط انسانی، از جمله عشق را نیز سست میکند. برای درک این موضوع، لازم است ابتدا به تعریف عشق واقعی بپردازیم و سپس تاثیرات مخرب اعتیاد را بر ابعاد مختلف آن بررسی کنیم.

آیا فرد معتاد واقعاً عاشق میشود؟
نظریه عشق استرنبرگ و مفهوم عشق واقعی
بر اساس نظریه مثلثی عشق رابرت استرنبرگ، عشق واقعی از سه مولفه اصلی تشکیل شده است: صمیمیت، شور و تعهد. صمیمیت به معنای نزدیکی عاطفی، درک متقابل و حمایت است. شور، همان جذابیت فیزیکی و هیجانات شدید اولیه است. تعهد نیز شامل تصمیم برای ماندن در رابطه و تلاش برای حفظ آن در بلندمدت است. عشق کامل، ترکیبی متوازن از هر سه این مولفههاست.

تفاوت عشق و شیفتگی در روابط با فرد معتاد
در روابط با فرد معتاد، اغلب شاهد هستیم که مولفه «شور» ممکن است به شدت وجود داشته باشد؛ همان چیزی که به آن «شیفتگی» میگوییم. این شور میتواند در ابتدای رابطه یا در دورههایی که فرد معتاد تلاش میکند خود را خوب نشان دهد، بسیار قوی باشد. اما صمیمیت و تعهد، دو رکن اساسی دیگر، به شدت تحت تاثیر اعتیاد قرار میگیرند. فرد معتاد به دلیل تمرکز ذهنی بر مصرف مواد، ناتوان از ایجاد صمیمیت عمیق و درک نیازهای عاطفی شریک زندگی خود است. همچنین، تعهد به رابطه و مسئولیتپذیری در قبال آن، با توجه به بیثباتیهای رفتاری و اولویتهای اعتیاد، به شدت کاهش مییابد. بنابراین، آنچه در ظاهر عشق به نظر میرسد، اغلب چیزی جز شیفتگیای زودگذر نیست که فاقد پایههای محکم عشق واقعی است.

مشکلات زندگی با معتاد
زندگی با فرد معتاد، مجموعهای از چالشهای پیچیده و طاقتفرسا را به همراه دارد که میتواند سلامت جسمی، روانی و مالی خانواده را به خطر اندازد. این مشکلات نه تنها بر فرد معتاد، بلکه بر تمامی اعضای خانواده، به ویژه همسر، تاثیرات عمیقی میگذارد.

تاثیر اعتیاد بر روابط جنسی و صمیمیت
اعتیاد به مواد مخدر تاثیرات مخربی بر روابط جنسی و صمیمیت زوجین دارد. در ابتدا، برخی مواد ممکن است توهم افزایش میل جنسی را ایجاد کنند، اما در بلندمدت، اعتیاد منجر به کاهش شدید میل جنسی، اختلال در عملکرد جنسی و ناتوانی میشود. این مسائل به تدریج صمیمیت فیزیکی و عاطفی بین زوجین را از بین برده و به سردی روابط منجر میشود. عدم ارضای نیازهای جنسی و عاطفی، خود میتواند منبع تنشهای جدی در زندگی مشترک باشد.

تغییرات رفتاری و پرخاشگری ناشی از اعتیاد
یکی از بارزترین و دردناکترین جنبههای زندگی با فرد معتاد، تغییرات رفتاری شدید و غیرقابل پیشبینی است. افراد معتاد اغلب دچار افسردگی، از دست دادن انگیزه، خشم ناگهانی و رفتارهای پرخاشگرانه میشوند. این پرخاشگری میتواند شامل تحقیر، تمسخر، توهین و حتی خشونت فیزیکی باشد. این رفتارها نه تنها محیط خانه را ناامن میکنند، بلکه به تدریج اعتماد به نفس و سلامت روان شریک زندگی را نیز از بین میبرند. متاسفانه، بسیاری از این مشکلات رفتاری حتی پس از ترک اعتیاد نیز ممکن است برای مدتی باقی بمانند و نیاز به درمان و حمایت روانشناختی داشته باشند.

چالشهای مالی و سلامت روان
اعتیاد به طور مستقیم بر توانایی فرد برای کار کردن و حفظ شغل تاثیر میگذارد. از دست دادن شغل، کاهش درآمد و هزینههای بالای مواد مخدر، به سرعت منجر به مشکلات مالی جدی و بدهیهای سنگین میشود. این فشار مالی، خود به تنهایی میتواند عامل استرس و اضطراب شدید برای خانواده باشد. علاوه بر این، ارتباط قوی بین سوءمصرف مواد و اختلالات سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات شخصیتی وجود دارد. افراد معتاد به طور متوسط طول عمر کوتاهتری دارند و بیشتر در معرض بیماریهایی مانند زوال عقل قرار میگیرند. آمارها نشان میدهد که خشم، اضطراب، افسردگی و فوبیا در افراد معتاد به مراتب بیشتر از جمعیت عادی است. این چالشها، زندگی را برای همسر و فرزندان به جهنمی تبدیل میکند که در آن آرامش و امنیت از بین میرود.

آیا میشود با فرد معتاد ازدواج کرد؟
تصمیم به ازدواج با فرد معتاد یا کسی که سابقه اعتیاد دارد، یکی از مهمترین و حساسترین تصمیمات زندگی است که نیازمند آگاهی کامل و مشورت با متخصصین است.

دیدگاه روانشناسی و متخصصین
از دیدگاه روانشناسی و متخصصین، ازدواج با فردی که در حال حاضر معتاد است، به شدت توصیه نمیشود. دلیل این امر آن است که اعتیاد یک بیماری مزمن و پیچیده است که تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. همانطور که دکتر هلاکویی و بسیاری از روانشناسان تاکید میکنند، فرد معتاد در درجه اول به مواد مخدر متعهد است و نه به شریک زندگی خود. این افراد اغلب توانایی لازم برای یک رابطه سالم، پایدار و متعهدانه را ندارند. آمارها نیز این دیدگاه را تایید میکنند؛ در برخی شهرها، از هر دو ازدواج، یکی به طلاق منجر میشود که اعتیاد یکی از عوامل اصلی آن است. متخصصین تاکید دارند که تا زمانی که فرد به طور کامل و با انگیزه درونی اعتیاد خود را ترک نکرده و دوره بازتوانی را نگذرانده باشد، ازدواج با او ریسک بسیار بالایی دارد و میتواند منجر به رنج و آسیبهای روانی و جسمی برای همسر شود.

عاقبت زندگی با مرد معتاد
عاقبت زندگی با مرد معتاد، غالباً چیزی جز رنج، ناامیدی و فرسودگی نیست. همسران افراد معتاد اغلب درگیر چرخهای بیپایان از وعدههای دروغین، خیانت، مشکلات مالی، خشونتهای کلامی و فیزیکی و انزوای اجتماعی میشوند. آنها مجبورند نقش ناجی را بازی کنند، در حالی که خودشان به تدریج سلامت روانی و جسمیشان را از دست میدهند. فرزندان نیز در چنین محیطی رشد میکنند و آسیبهای عمیقی را تجربه میکنند. این زندگی نه تنها عشق و احترام را از بین میبرد، بلکه میتواند منجر به افسردگی شدید، اضطراب و حتی بیماریهای جسمی در همسر شود. در نهایت، بسیاری از این روابط به طلاق ختم میشوند، اما آسیبهای روانی ناشی از آن میتواند تا سالها باقی بماند.

راهکارهای مواجهه و ازدواج با معتاد ترک کرده
مواجهه با اعتیاد و تصمیمگیری درباره آینده رابطه، نیازمند رویکردی آگاهانه و حمایتگرانه است. در حالی که ازدواج با فرد معتاد فعال به شدت منع میشود، ازدواج با فردی که اعتیاد را ترک کرده، شرایط متفاوتی دارد.

وعده ترک کردن: انگیزههای درونی و نقش حمایت
یکی از اشتباهات رایج، اعتماد به وعدههای ترک کردن است که اغلب تحت فشار بیرونی یا برای حفظ رابطه داده میشوند. ترک اعتیاد واقعی نیازمند یک انگیزه درونی قوی است؛ فرد باید به نقطهای برسد که از وضعیت اعتیاد خود منزجر شده و خواهان تغییر باشد. وعدههایی که صرفاً برای راضی کردن شریک زندگی داده میشوند، معمولاً پایدار نیستند. در این مسیر، نقش حمایت بسیار مهم است، اما حمایت به معنای توانمندسازی فرد برای ادامه اعتیاد نیست. حمایت صحیح شامل تشویق به درمان حرفهای، همراهی در مسیر بهبودی و ایجاد محیطی امن و بدون محرک است. خانواده و شریک زندگی باید درک کنند که اعتیاد یک بیماری روانشناختی است که نیاز به درمان تخصصی دارد و نه صرفاً اراده فردی.

ازدواج با معتاد ترک کرده
ازدواج با فردی که اعتیاد را ترک کرده، یک تصمیم بزرگ است که باید با احتیاط فراوان و پس از بررسی دقیق انجام شود. مهم است که فرد ترک کرده، دوره درمانی کامل را گذرانده باشد و برای مدت زمان قابل توجهی (حداقل یک تا دو سال) پاکی خود را حفظ کرده باشد. حتی پس از ترک، برخی از مشکلات رفتاری و تاثیرات بلندمدت اعتیاد ممکن است باقی بمانند؛ از جمله افسردگی، اضطراب، مشکلات در کنترل خشم یا ناتوانی در مدیریت استرس. بنابراین، مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس متخصص در حوزه اعتیاد، برای هر دو طرف ضروری است. این مشاوره میتواند به ارزیابی آمادگی فرد برای یک زندگی سالم و همچنین آموزش مهارتهای لازم برای همسر در مواجهه با چالشهای احتمالی کمک کند.

نکات مهم برای مراقبت از خود و حمایت صحیح
اگر درگیر رابطهای با فرد معتاد هستید یا قصد ازدواج با فرد ترک کرده را دارید، رعایت نکات زیر حیاتی است:

- کنترل را متوقف کنید:تلاش برای کنترل فرد معتاد بیفایده است و فقط شما را فرسوده میکند.
- از انکار بپرهیزید:واقعیت اعتیاد را بپذیرید و به دنبال راه حلهای واقعی باشید.
- یک حامی واقعی باشید، نه یک توانمندساز:به جای پوشاندن اشتباهات یا تامین مالی اعتیاد، او را به سمت درمان حرفهای هدایت کنید.
- مراقبت از خود را اولویت قرار دهید:سلامت جسمی و روانی شما در درجه اول اهمیت است. از گروههای حمایتی کمک بگیرید و برای خودتان وقت بگذارید.
- اعتیاد را به عنوان یک بیماری روانشناختی درک کنید:این دیدگاه به شما کمک میکند تا با رویکردی صحیح و همدلانه، اما قاطعانه، با موضوع برخورد کنید.
- به دنبال درمان حرفهای باشید:برای ترک اعتیاد، مراجعه به مراکز تخصصی مانند ترک اعتیاد نگین، بهترین و موثرترین راه حل است. این مراکز با ارائه برنامههای درمانی جامع، به فرد کمک میکنند تا به پاکی پایدار دست یابد و مهارتهای لازم برای زندگی بدون مواد را کسب کند.
در نهایت، به یاد داشته باشید که عشق واقعی نیازمند سلامت، احترام متقابل و تعهد است. این پایهها در حضور اعتیاد به شدت سست میشوند و بازسازی آنها نیازمند تلاشی صادقانه و حرفهای است.